ثابت

18

منطق تقدیم کنم یا دل           آخرسفره را نانی باید

 

راه را کامی                     سکوت را سخنی

 

وکویر را سرسبزی            تشنه،چشمه را طلب می کند

 

وچشم نگاه را                   نگاه با کلام می آید       

 

 و کلام با سلام....

دل تنگی

وبلاک عزیزم ببخش توی این چند مدت بهت سرنزدم واقعا معزرت می خوام امید وارم ببخشیم

                                                    عکس نوشته برای پروفایل

برای کسی که قلبش سرشار از محبت و بخشندگیه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

انتظار

انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز

که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند
!


چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ،

ماندنیست
...

باغچه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

داشتن ارامش

ارامش یه چیز خیلی خاصیه که خیلی از ادما ندارنش

یکی از راهای رسیدن به ارامش اینه که بتونی ببخشی

قضاوت کردن

مردی به همراه دو کودکش داخل اتوبوس بودند.
بچه ها شیطنت و سر و صدا می کردند و مرد هم در فکر فرو رفته بود.
مردم با هم پچ پچ می کردند و می گفتند عجب پدر بی ملاحظه ایست و بچه هایش را آرام نمی کند!
بالاخره یک نفر بلند شد و به مرد گفت: چرا بچه هایت را آرام نمیکنی ؟
مرد گفت الان از بیمارستان می آییم و مادر بچه هایم فوت کرده.
در فکرم که چطور این خبر را به بچه ها بدهم !
در این لحظه بود که مردم بجای غر و لند ، شروع به بازی کردن با بچه ها و سرگرم کردنشان شدند و مرد باز در غصه هایش غرق شد.


نکته: هیچگاه بدون درک شرایط دیگران ، در مورد آنها قضاوت نکنیم.

تنهایی با ارزشه

تنهائیت را...

در جمعه بازار دنیا

چوب حراج نزن

این مردمی که من شناختم

برای تنهائیت ،ریالی دل خرج نمی کنند

می آیند 

...
تا تنهابودنت رابرایت 

مثل مشق های کودکی

دیکته کنند

بعدکوله باردلشان رابردارند

بروند...

معجزه

پسر تنها زیر باران در شب alone boy in rain

ﻣﻦ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﺒﻮﺩﻡ ….

ﺗﻮ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩﯼ

ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ….

ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ !

ﺗﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻡ …

ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ،

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻻﻑِ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺯﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﯿﺴﺘﯽ ..

ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ …

ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿـــــــــﭽﮑﺲ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﻧﮕﺬﺍﺭﻡ ..

ﺑﻪ ﻫﯿـــــــﭽﮑـﺲ ﻭﺍﺑﺴـــﺘﻪ ﻧﺸﻮﻡ …

ﻗﻠﺒـــــﻢ ﺭﺍ ﻧﺒﺨــﺸﻢ ﺑـﻪ ﻫـﺮ ﺁﺩﻣﯽ …

ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻋﺘﻤـــــﺎﺩ ﮐﻨﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ …

ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘم

” ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ “

” ﻫﻤﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ …”

اروم رفتن

ﺑﺎﯾـــــﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﻓﺖ...

ﺁﻧﻘــﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ...

ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟــــﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﺪﻣﻬﺎﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﻮﺩ.

ﺁﻧﻘـــــﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺸﺖ ...

ﺩﻕ ﮐﻨﺪ،

ﺍﯾــــﻦ ﺳﺰﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ...